زهرا جون مامان زهرا جون مامان ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

زهرا کوچولو مسافر کربلا

اللهم صلی علی علی ابن موسی الرضا المرتضی ....

1393/2/13 17:56
نویسنده : مامان فاطمه
305 بازدید
اشتراک گذاری

اولین جمله ای که در دفتر خاطرات مجازیمان که آن روزها اسمش " حسین کوچولو ، مسافر کربلا " بود  ، نوشتم  سلام بر " امام رئوف " بود . امام مهربانی ها ، در آستانه شب آرزوها ، ما را به آرزویمان رساندند و اذن اولین ورود سه نفره مان به بارگاهشان را امضا زدند.

 

 

چهارشنبه 10 اردیبهشت

 

 

 

 

 

 

پنجشنبه اول رجب ، شب آرزوها ، رواق دارالمرحمه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جمعه 11 اردیبهشت ، زهرا در سفر آسانسور ، رواق دارالحجه

 

 

 

 

 

 

جمعه 11 اردیبهشت ، صحن انقلاب ، در صف نماز جمعه

 

 

 

 

زهرا و " آبه " های حرم

 

 

 

 

 

 

 

 

مثل همه زائر کوچولوها ، زهرا هم عالمی داشت با این مهرها :

 

 

و در پایان دیالوگ دوست داشتنی من و زهرا در مشهد :

من : زهرا ! کجا اومدیم مامان ؟

زهرا : مش (= مشهد )

من : زیارت کی اومدیم مامان ؟

زهرا : " آقا "

من : آقا رو دوست داری ؟

زهرا : بَ (= بله )

 

 

اللهم لا تجعله اخر العهد من زیارتی ابن نبیک و حجتک علی خلقک

واجمعنی و ایاه فی جنتک 

واحشرنی معه و فی حزبی مع الشهداء و الصالحین  

 

 

پسندها (8)

نظرات (10)

مهتاب
23 اردیبهشت 93 0:40
وااااااااااااااااااااااااااای زیارت قبول خوش به سعادتتون
مامان فاطمه
پاسخ
ممنون عزيزم ، ايشالا قسمت شما و همه مشتاقان بشه زود زود
مامانه آنیتا
23 اردیبهشت 93 2:44
زیارتتون قبول خانمی ((خوش به سعادتتون))
مامان فاطمه
پاسخ
سلام عزيزم ، ممنون ، ايشالا قسمت شما بشه زود زود
حجی
23 اردیبهشت 93 11:00
عزییییزم ماشالله چه بزرگ شد یهو. خانم خانما شده. خدا حفظش کنه و زیارت قبول. دلم حسابی حرم خواست. ایشالله آقا به حق غریبیش ما رو هم بطلبه که غریبیم اینجا.
مامان فاطمه
پاسخ
يهو بزرگ شد ؟؟؟؟؟؟ !!!!! ايشالا غربت شما هم زود تموم بشه برگردين پيش ما ، البته نمي دونم نظر خودت هم همينه يا نه
گیسو
23 اردیبهشت 93 16:10
سلاااام.زیارت هاتون قبول،مخصوصا زهراکوچولو
مامان فاطمه
پاسخ
سلام ، خيليييي ممنون عزيزم
زینب مامان نازنین زهرا
24 اردیبهشت 93 0:01
سلااااااااااااااااااااااااام دلمون براتون تنگ شده بود زیارتتون قبول ... انشالله روزی هرسالتون بشه زیارت ائمه ع عیدتونم مبااااارک
مامان فاطمه
پاسخ
سلام زينب جونم ، قربونت برم ايشالا قسمت شما بشه ، عيد شما هم مبارك باشه ، زهراي گلم. ببوس حسابييييي
الهه مامان سلما
24 اردیبهشت 93 1:18
زیارت قبول دخملی، انشاالله سفر کربلا و مکه.....ای جانم همیشه به خوشی زیارت قبول فاطمه جان، گوارای وجود... میگفتی داری میری نااااامرد، ترسیدی التماس دعا بگیم...
الهه مامان سلما
27 اردیبهشت 93 19:27
قبول باشه دخملی... انشاالله حاجیه خانوم شی... مامانی یه سؤال: توی سفر چطور براش غذا آماده میکردید؟ از غذای شما میخوره؟ یا براش جدا میپزی؟ آخه سلما هنوز پلوی نرم و شفته میخوره، با اعمال ِ شاقّه... اگر بخوام جایی برم، مطمئناً غذای هتل یا رستورانو نمیخوره و فقط بازی میکنه...
مامان فاطمه
پاسخ
ممنون الهه جون ، براي سفر مشهد من از اينجا براش سوپ درست كردم و بردم ولي اگر شما از اون سوپ خوردين زهرا هم خورد !!! تقريبا ( دقيقا ) در اين شش وعده غذايي كه اونجا بوديم ( به جز صبحانه ) زهرا هيييچي نخورد ، يك نهار زميني سرخ كرده خورد و يك نهار هم كباب برگ و ديگر هيچ ! صبحانه هم كه ديگه هيييييچي ، يه روز يه كم پنير خورد و دو روز ديگه باز هيچي ، كلا در اعتصاب غذاي دائم به سر مي بره مگر اينكه يادش بره و چندتا قاشق چايخوري غذا بخوره !!!
الهه مامان سلما
28 اردیبهشت 93 9:51
مامان فاطمه
پاسخ
آخه چرا ؟؟؟؟
مامان زهرا
29 اردیبهشت 93 15:18
زیارت قبول مش زهرا خانوم
مامان زری
11 خرداد 93 20:13
سلام خوب هستید وبتون قشنگه مثل خانوادتون که زیباست زیارت قبول خوش و خرم باشید برای ما هم دعا کنید
مامان فاطمه
پاسخ
عليكم السلام ، خيلي خيلي لطف دارين نسبت به ما ، بهترينها رو براي شما و خانواده عزيزتون ارزو مي كنم