زهرا جون مامان زهرا جون مامان ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

زهرا کوچولو مسافر کربلا

بدون عنوان

1392/12/18 3:02
نویسنده : مامان فاطمه
347 بازدید
اشتراک گذاری
ساعت دو نيمه شب و من مثل هميشه شب زنده دار ! صداي گريه دخترك از اتاقش مي آيد ، مي روم سراغش . بيدار شده و نشسته و نق ميزند . قربان صدقه اش ميروم و نازش ميكنم ولي دخترك در حال خودش است ، پتويش را وارسي مي كند و همان طور نشسته كم كم چشمهايش بسته مي شود و كج مي شود به سمت نرده هاي تخت ! چشمهايش را باز مي كند و دوباره مينشيند و باز ، بسته شدن چشم در حالت نشسته و خم شدن به سمت نرده ها . بار سوم كه چشم باز كرد و نشست طولي نكشيد كه دمر روي پتويش افتاد و لا لا كرد تا اين لحظه ! پانوشت: برايم شيرين بود اين كارش ، ثبتش كردم يادگاري بماند برايم .
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سمیرا
18 اسفند 92 16:18
دلش مامانی رو میخواسته که آروم بشه وراحت بخوابه
مامان فاطمه
پاسخ
چي بگم ؟