نه !
دخترك رو برويم ايستاده با شكلاتي در دست و صورتي كاكائويي ، مي گويم : مياي بوست كنم ؟ صاف توي چشمهاي من نگاه مي كند و مي گويد : نه ! و پشتش را به من مي كند و راهش را مي كشد و مي رود ! و من مات و مبهوت محو رفتن اين موجود هفتاد و پنج سانتي مي شوم ! پانوشت ١ ) بدون إغراق چند ثانيه مات و مبهوت اين كارش بودم . پانوشت ٢) دخترك بالاخره اومد تو بغلم و از لباس بنده جهت پاك كردن صورت كاكائوييش بهره ها برد ! من هم از فرصت استفاده كردم و حسابي ماچ ماليش كردم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی