غسل جمعه
دخترك ! بزرگ مي شوي و از اين زخم روي پيشاني اگر بماند اثري ، خطي نقره اي و كوچك بر جاي مي ماند .
دكتر تا دو روز استحمام را ممنوع كرد . نمي دانم حكمتش چه بود كه پنجشنبه اين اتفاق بيفتد و تو بنده كوچك الهي از هفتاد و سومين غسل جمعه ات باز بماني ؟
هفتاد و دو جمعه ، در حضر و در سفر ، نوراني شدي به بركت غسل جمعه ...
معني غسل را از مدتها پيش با زبان كودكانه گفته بودم تا بداني غسل جمعه كه مي كني يعني چه ؟ " غسل يعني آب بازي ، آب بازي كه براي خدا مي كنيم " ! چه خوشحال شدم ان روز كه بي مقدمه گفتي " بريم غسن جمه بكنيم " يا ان روز كه رفتي زير دوش حمام ايستادي و گفتي " غسن جمه مي كنم " !
بپذيرد خداوند رحمن و رحيم اين تيمم نصفه و نيمه بدل از غسل جمعه امروز را از من و تو ! كه دلم خوش باشد " زها خانوم " امروز در ليست غسل جمعه كننده ها غيبت نخورده !
پانوشت : هديه تولد يك سالگيت ، ٤٠ هفته غسل جمعه بود كه اول فرورين ٩٣ ، چهلمي را هديه گرفتي .