شكاف
پدري كه زنگ در را زد ،
دختركي كه دويد به سمت اتاق،
صدايي حاصل از يك برخورد ،
دختركي كه روي زمين افتاده ،
پيشاني شكافته شده و خون آلود ،
دختركي زرد پوش در سالن انتظار اتاق عمل ،
مادري در كنار دخترك ، در انتظار بردن جگرگوشه به اتاق عمل ،
كودكي آرام خفته بر تخت ، ماسك اكسيژن بر صورت ،
دختري بيدار شده و بي قرار ،
و حالا نازداري خوابيده در جلوي برنامه كلاه قرمزي ....
اين بود شرح حال امروز ما .....
پانوشت : خدا رو هزار مرتبه شكر حالش خوب است . قرنيز ديوار پيشاني دخترك را شكافت ، شكاف بزرگ نبود ولي عمقش به استخوان رسيده بود . سهم دخترك از اتاق عمل بيمارستان سه بخيه از زير ، پنج شش بخيه ظريف از رو بود .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی