دخترم
سه چهار روز پيش ، بين خواب و بيداري چشمم مي افتد به زهرا كه كيفش را انداخته توي دستش ، جلوي در اتاق ايستاده و مي گويد : " من برم دخترمو ببينم " !!!! و از اتاق بيرون مي رود . نمي دانم چقدر گذشت كه آمد بالاي سرم نشست و گفت : " رفتم دخترمو ديدم " !!!!!
پانوشت : فكر مي كنم اين جمله اش متاثر از داستان محبوب اين روزهايش " كدو كدو قل قل زن " باشد .
تاريخ عكس : دوازده تيرماه ( با يه كيف ديگه داشت مي رفت دخترشو ببينه ! )
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی