زهرا جون مامان زهرا جون مامان ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

زهرا کوچولو مسافر کربلا

امروز سوم اسفند ، زهرا كوچولو يك ساله شد

1392/12/3 2:41
نویسنده : مامان فاطمه
480 بازدید
اشتراک گذاری
ساعت حدود دو بامداد شنبه سوم اسفند ١٣٩٢ است . مثل اكثر شبها تا اين موقع بيدارم . ساعت دو بامداد پنجشنبه سوم اسفند ٩١ ، از سر شب مدام مي آيد توي ذهن من و مي رود : نيمه شبي كه روي مبل پذيرايي نشسته بودم و قرآن ميخواندم و ماهي كوچولويي كه ديگر خيلي كوچك نبود آخرين تقلاهايش را مي كرد ، در دنيايي كه قرار بود تا ساعاتي ديگر به اجبار از آن دل بكند. حال عجيبي دارم ، يك بغض مبهم ، يك هاله اشك ، يك دل ... يك " وجود " ي كه با تك تك سلولهايش خدا را به خاطر تك تك سلولهاي سالم دخترك شكر مي كند . دختركي كه عطا شدنش به ما لطف بي انتهاي خداوند است و گذر امنش از پيج و خم تكوين منتي است بر ما از جانب پروردگار . ياد روزهايي مي افتم كه ترس همه وجودم را مي گرفت كه نكند " حسين " سندرم داون باشد ؟ ترسي كه با " زهرا " شدن حسين هم ذره اي كم نشد .... اگر " زهرا " سندروم داون باشد چه مي شود ؟؟؟ واقعا چه مي شد ؟؟ گفتم كه حال عجيبي دارم و حسي غريب .... آمده بودم يادگاري بنويسم براي دخترك ، دختركي كه امشب بد قلقلي كودكانه اش ذره ذره وجودم را لبريز از شعف مي كرد ، امشب بهانه گيري هاي قبل خوابش برايم مزه ديگري داشت ... آمده بودم براي دخترك ٣٦٦٠ گرمي و ٥١ سانتي سوم اسفند٩١ كه حالا شخصيتي شده براي خودش ، كه حالا هرازگاهي قهر ميكند و پشتش را به ما ميكند و نق نق كنان و و گريه الگي كنان مي رود يك گوشه ميايستد ، براي اين شخصيت كه روز و شبش با " دَ " گفتن مي گذرد ( تا در چيزي را باز كنيم يا در چيزي را ببنديم برايش يا چيزي را از توي كيسه در بياوريم يا لباسش را از تنش در بياوريم يا در اتاق را باز كنيم ... ) چند خطي مادرانه بنويسم كه حال و هوايم جور ديگري شد و البته الان هم از جملات آخر مشخص است كه باز هم حال و هوايم جور ديگرتري شد !! خدايا سپاسگزار تمام لحظه هاي نابي هستم كه ما را مهمانشان كردي ، خداوندا ! مپسند كه دوستان ما ، كه بندگان خودت در آرزوي اين لحظه هاي ناب عمر بگذرانند ، خداوندا ! مهمانشان كن در اين بزم لحظه هاي ناب .....
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان آینده
3 اسفند 92 9:18
سلام مامانی.تولد دختر نازتون مبارک. منم یه اسفندی ام از نوع سومش. مهمون وبم بشین. مامان آینده
مامان فاطمه
پاسخ
سلام مامانی آینده سوم اسفندی ، میایم خدمتتون
〰〰مامانِ چشمه بهشتى〰〰..
3 اسفند 92 9:55
سلاااااام زهرا كوچولوى ما چه زود يك ساله شد ..... يادش بخيييييييير ...... در اين روز تولد يك سالگى ات آرزوى عاقبت بخيرى و سلامتى برايت مى كنم تولدت مبارك مسافر كوچولوى كربلا فاطمه جون يك ساله شدن عروسك نازت رو تبريك مى گم
مامان فاطمه
پاسخ
سلام عزیزم ، ممنون خاله مهربون
مهتاب
3 اسفند 92 12:02
تولدت مبارک نازنینم
مامان فاطمه
پاسخ
چه می کنه این خاله مهتاب مهربون
مامان خانمی
3 اسفند 92 12:21
بسیار بسیار بسیار زیبا و دلنشین هرچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند خدا براتون نگهداره زهرای شیرین رو و هیچ پدر و مادری رو در حسرت زهراها و حسینها نذاره
مامان فاطمه سما
3 اسفند 92 14:14
تولد تولد تولدت مبارک. عشق کوچولوی خاله خیلی دوستت دارم. فاطمه جون یک سالگی مادریهایت مبارک. خیلی برای من و فسقلی دعا کن. لبریز از نگرانی های مادرانه قبل از زایمانم.
مامان فاطمه
پاسخ
ممنون معصومه جانم انشاالله خداوند خودش دلت رو پر از آرامش و نور می کنه . مامانها اگر دلشون شور نزنه انگار مادریشونو تموم نکردن این جمله ای که دوستم مطهره صاحب وبلاگ خانوم اجازه می گه و واقعا هم درست می گه !
مهدیه
3 اسفند 92 17:53
تبریک میگم
مامان فاطمه
پاسخ
ممنون بانو
کبری مامان آنیتا((آنیتا عسل مامان وبابا))
3 اسفند 92 21:12
بازم تولدت مبارک خدا نگهت داره عزیزم انشاالله نامدار باشی عزیزم
سمیرا
4 اسفند 92 0:07
خدارو شکر که خدا یکی از فرشته های مهربونش بهتون صحیح وسالم هدیه داد...خداحفظش کنه ماشاءالله لاقوة الا بالله العلی العظیم
مامان فاطمه
پاسخ
ایشالا زود زود زود یه فرشته ناز مهمون خونه شما بشه دوست عزیزم
سمیرا
4 اسفند 92 18:54
عروس بشی إن شاءالله
میترا
5 اسفند 92 9:40
ماشاالله کوچولوی نازی دارید خدا حفظش کند
مامان فاطمه
پاسخ
ممنون ميترا جون
مامان تسنیم خانوم
5 اسفند 92 10:39
بسیار مبارکتون باشه یک ساله شدن خانواده سه نفری تون و خیلی هم تبریک که نفر سومتون یه دخمل ناز باهوش و وروجک یک ساله است
مامان فاطمه
پاسخ
ما هم از شما بسيار سپاسگزاريم كه با وجود مشغله بسيار به ما سر زديد ، ممنون از تبريكتون زينب جان