زهرا جون مامان زهرا جون مامان ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

زهرا کوچولو مسافر کربلا

ز مثل زلزله

1392/10/22 1:57
نویسنده : مامان فاطمه
311 بازدید
اشتراک گذاری
اين خاطره را يا لحن " آقاي همسايه ي كلاه قرمزي أينا " بخوانيد لطفا: ( آقا ! ما رفتيم مسافرت ، كمتر از هفتاد و دو ساعت اونجا بوديم ، آقا سه بار نماز آيات به ما واجب شد ! آقا ، سه بار زلزله اومد ! ) پانوشت : مديونيد اگر فكر كنيد ما حتي يك ذره هم ترسيديم ! زلزله اول و دوم را با پيامك خبري كه به گوشي پدربزرگ زهرا آمده بود متوجه شديم ؛ از زلزله سوم توسط مادربزرگ زهرا كه در هتل مانده بود و حسابي شاهد لرزش زمين بود ، آگاه شديم . ما ( دخترك ، پدربزرگ ، عمه مهربون و بابايي و بنده حقير ) موقع زلزله سوم يه جايي زير زمين بوديم و مشغول انداختش عكس يادگاري ! بودند كساني كه همون جا زير زمين ، زلزله را فهميده بودند ولي مثل اينكه خيلي داشته به ما خوش مي گذشته كه هيچي متوجه نشديم ، حالا قراره ساعت عكسهايي كه انداختيم رو بررسي كنيم لا اقل ببينيم كجا بوديم اون موقع كه زلزله اومده ! بابايي مي گفت : ما يه بچه زلزله دستمون بوده ديگه متوجه زلزله نشديم !!!!
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

ننه علي
22 دی 92 2:26
خدارو شكر كه سلامت هستين آخي دلتون مياد دختر به اين گلي كجاش زلزلس
مامان فاطمه
پاسخ
وروجكه ماشالا ! آخه اون موقع كه زير زمين بوديم دائم در حال نق زدن و بهونه گيري بود !!!
سمیرا
22 دی 92 12:02
خداروهزار مرتبه شکر که چیزی نشد إن شاءالله خداوندهمه رو از بلاهای آسمانی وزمینی حفظ کنه
مامان فاطمه
پاسخ
ممنون عزيزم !
مامان تسنیم خانوم
22 دی 92 12:58
کجا بودین اونوقت؟؟؟؟؟؟
مامان فاطمه
پاسخ
مسافرت بوديم اونوقت
علامه كوچولو
22 دی 92 13:44
شما زمان زلزله...بوديد الف-اصفهان ب- يزد ج سمنان د- پيشوا در تهران و-هيچكدام ه-خودتان بفرماييد
مامان فاطمه
پاسخ
يعني أصفهان و يزد و سمنان و پيشوا هم زلزله اومده بوده ؟؟ جواب من گزينه و است !
مهتاب
24 دی 92 11:49
نه بابا زلزله حالا نمازاتونو خوندین 3 تااااااااااا حتما طرفای بوشهر بودین ارییییییییییییییییییی
مامان فاطمه
پاسخ
هنوز نخونديم متأسفانه ، محدوده رو درست گفتي !