بدون عنوان
خانه مادرم : زهرا جلوي بي بي انيشتين نشسته و امير حسين ( پسر دايي زهرا ) در رفت و امد است و ما در آشپزخانه مشغول خوردن نهار . صداي زهرا بلند مي شود : وووويييي !! اتفاقي نيوفتاده بود فقط امير حسين " چالش سطل آب يخ " را براي زهرا اجرا كرده بود با آن ليوان آب سبز رنگي كه دقايقي قبل مادري آب خنك درونش ريخته بود !!!
پانوشت : اين را ننويسم مديون اميرحسين مي شوم ، يك ساعت قبلش امير آمده بود دست زهرا را بگيرد كه ..... روم سياه ، شرمنده ، فقط جاي دندانهاي زهرا را ديدم روي دست امير ! و دختركي كه با افتخار به همه مي گفت : " دست اميرو من گاس گرفتم !!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی