زهرا جون مامان زهرا جون مامان ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

زهرا کوچولو مسافر کربلا

من همانم ...

1392/11/22 21:50
نویسنده : مامان فاطمه
375 بازدید
اشتراک گذاری

من همانم .....

 

 

 

 

 

همان طفل ٩ماهه ی بیست و شش سال پیش ....

 

 

 

 

 

 

 این بار نه در آغوش مادر که دوشادوش مادر .....

 

 

 

 

با کودکی که در آستانه ورود به سیزدهمین ماه زندگی ، به جشن تولد  سی و پنج سالگی انقلاب آمده :

 

 

 

 

 

خداوندا ! از ما بپذیر این حضور را ....

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامی امیرحسین
27 بهمن 92 22:18
خیلی قشنگ بود متن و عکس در کنار هم! به دلم نشست
کبری مامان آنیتا((آنیتا عسل مامان وبابا))
29 بهمن 92 0:30
واقعا عکسا خیلی عالی بودن مامانی واقعا اون بچه ی 9 ماه تو عکس خودت بودی؟؟؟ خیلییییییییییییی برام جالب بود خدا هم خودتو هم دخترتو و هم مامان عزیزت رو برا هم نگه داره خیلیییییییییییی به دلم نشست عکساتون برام جالب بود انشاالله یه روزی بیاد ودختر گلت باعث افتخار ویربلندی این مملکت در سراسر جهان بشه
مامان فاطمه
پاسخ
لطف داري شما . بلي !من بودم آن طفل نه ماهه قربون شما عزيزم ، ممنون از دعاي قشنگت ، ايشالا خداوند خانواده گلت رو شاد و سلامت برات حفظ كنه
زینب مامان نازنین زهرا
29 بهمن 92 7:34
سلاااااااااااام دوست جونی خوبین ؟ خانواده خوبن انشالله . بابا خبری از ما نمیگیری . نکنه دیگه مارو دووووست ندارییین . دلمون براتون تنگ شده فاطمه جونی..... بهت حسودیم شد 22بهمن رفتین خوش به حالتون . من و دختری نشد بریم ترسیدم سرما بخوره . انشالله سال دیگه سرباز کوچولوی ما هم مارو همراهی میکنه واسه یه حضور سبز و زیباااا . این سبز اون سبز نیستاااا
مامان فاطمه
پاسخ
سلام زينب جونم خوبي عزيزم من خاموش ميام وبلاگت و مي رم و ماشالا مي گم به اون نازدار موبايلم هم نود و نه درصد مواقع خاموشه ( گوشيمشارژ نداره و نمي دونم شارژر رو از دست زهرا كجا قايم كردم ؟ ) ديشب ديدم تو ني ني گپ آن لاين بودي كلي ذوق كردم تا شروع چت رو زدم افلاين شدي ، قسمت نبود با هم صحبت كنيم . خلاصه ببخش خواهر من فراموشتون نكردم بدجوري در روزمرگي هاي زندگي درگير شدم . خوشگل خانوم خاله رو ببوس .
علامه كوچولو
29 بهمن 92 8:19
سلام چرا براي مردم با حالت عصباني دعا ميكنيكامنت بالا رو ببين
مامان فاطمه
پاسخ
عليك سلام ، درستش كردم ، آيكون قلب و عصباني كنار هم بودن دستم اشتباهي خورده بود بهش !
علامه كوچولو
29 بهمن 92 8:21
من موندم اين ابتكاراتو از كجا مياري؟؟خيلي جالب بود خدا اون كوچولوي نه ماهه 26 سال پيش و خانواده ش رو همچنين كوچولوي 13 ماهه الان و خانواده ش رو حفظ كنه از جميع ابتلائات دنيوي
مامان فاطمه
پاسخ
ممنون عزيزم ، انشاءالله دعاي قشنگتون در حق همه شيعيان و مسلمانان جهان مستجاب بشه .
مامان امیررضا
29 بهمن 92 16:11
سلام به کودک دیروز و کودک امروز قبول باشه راهپیمایی.....
مامان فاطمه
پاسخ
عليكم السلام ! ممنون بانو جان
فاطمه (مامان محمدسجاد)
30 بهمن 92 14:25
خیلی قشنگ تدوین کرده بودید. نمیدونم چرا من اینقدر توی این جور مناسبت ها دنبال زهرا و امیرحسیم می گردم توی جمعیت. البته فکر کنم مسیرهامون کلا با هم فرق داشت. راستی چه خوب که عکس مادری رو گذاشتید. دلمون براشون تنگ شده بود. سلام برسونید بهشون
مامان فاطمه
پاسخ
من هم تو شبای احیا تا این جور مراسما همیشه دنبال دوستای وبلاگیمون می گردم ولی تا حالا قسمت نشده هیچ کدوم رو پیدا کنم خوب شد شما زحمت کشیدید روضه اومدین لااقل یک بار همدیگه رو دیدیم عکس مادری رو هم تحت تدابیر شدید امنیتی گذاشتم . زهرا با پرچمش سانسور کرده مثلا مادری رو ! البته مادری به این حد سانسور هم اکتفا نکردن و خواستار حذف کامل عکس بودن که ما گفتیم دیگه راه نداره
مامان آروین-مریم
2 اسفند 92 6:49
عاااشق نوشته هاتونم . ایشالاه حضور سبزتون همیشه پایدار باشه .
مامان فاطمه
پاسخ
لطف دارین مریم جون
مامان ریحانه نجفی
3 اسفند 92 1:31
کدوم خیابون عکس گرفتید؟
سمیرا
4 اسفند 92 19:01
عزززززززززززززززیزم
مامان زهراناز
5 اسفند 92 22:03
عکس ها خیلی خیلی قشنگ بود مامان با سلیقه
مامان فاطمه
پاسخ
لطف دارين شما خانوم معلم